irpoliticaleconomy

مجله اقتصاد سیاسی

irpoliticaleconomy

مجله اقتصاد سیاسی

اخلاقیات مسیحی، نهادهای رسمی و رشد اقتصادی-بخش پنجم

بخشش دولت برای دریافت کنندگان محرک چیست؟ در حالی که اصلاحات رفاهی در دهه گذشته برای رسیدگی به این مطلب کوشیده، پرداخت های انتقالی انگیزه ی فردی برای تولید را به وسیله کوچک جلوه دادن سهم دستمزد از درآمد کاهش می دهد، به خصوص اگر کمک ها دقیقاً به کارمندان از کارافتاده وبیکار باشد.[i] برای روشن شدن مطلب فرض بسیار ساده ای کنید مبنی بر این که، کسی صبح دوشنبه از خواب بیدار شده وبررسی می کند که برای این هفته کار کند یا نه. او می تواند با 40 ساعت کار هفتگی در یک فست فود 240 دلار به دست آورد، یا می تواند 250 دلار از بیمه بیکاری دریافت کند. اگر او تصمیم به کار کردن بگیرد، هزینه فرصت یک هفته کار 250 دلار پرداختی تأمین اجتماعی (بیمه بیکاری) است، 10 دلار بیش از آن چه او می تواند به وسیله کار کردن کسب کند. حتی اگر او بتواند به وسیله کار کردن 280 دلار به دست آورد (واز اختلاف 30 دلاری درآمدش لذت کسب کند)، انگیزه ی پیوست به نیروی کار با امکان پرداخت های رفاهی به طور چشمگیری کاهش می یابد.[ii]

این مدل ساده از بازتوزیع ثروت حاوی هشدار مهمی است به طوری که همه آثار دیگر را ثابت وبی اثر فرض کنیم، چنانچه دو مورد ذکر شده را به دقت بررسی کنیم و از سوی دیگر با عوامل اقتصادی یکسان، کشوری که مالیات تولید کالا وخدمات را به یارانه مصرف تبدیل می کند رشد بسیار آهسته ای خواهد داشت. در یک ارزیابی هیجان انگیز تجربی دیگر از ارتباط هزینه های اجتماعی وتوسعه اقتصادی، لیندرت(2004) اشاره می کند که این ” مدل های تخته سیاهی” از هزینه های اجتماعی دولت، در جهان واقعی هرگز پدیدار نمی گردند. به ندرت سایر عوامل بدون تغییر باقی می مانند به خصوص در جهانی که “ثانیه ها از هم سبقت می گیرند”، سپس لیندرت ارتباط خیره کننده ی بین هزینه های بالای اجتماعی دولت و زیرساخت های نسبتاً کارآمد مالی را آشکار می کند. به طوری که لیندرت(2006) در یادداشت های رد وبدل شده با یکی از منتقدانش، کم ترین میزان کژدیسی ممکن که با مداخله دولت ها در بازارها رخ می دهد را نقل وانتقالات اجتماعی می داند.[iii] ادامه در اقتصاد نهادی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.